شکرگزاری از نگاهی خاص
موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

اصطلاح شکرگزاری و مزایای آن در جامعه ما بسیار مورد توجه است. آنچه مسلم است جوامع کشورهای دیگر نیز اهمیت این موضوع را درک کرده و به صورت علمی بر روی آن کار کرده اند. بیشتر مردم بر این باورند که شکرگزاری می تواند ضمن اینکه آنها را به نعمت و برکت الهی می رساند از ترس نداری و فقر نیز نجات می دهد. عده ای به این دلیل شکرگزاری می کنند که از فقر می ترسند و عده ای هم مثبت اندیش ترند و برای اینکه به نعمت و برکت بیشتری برسند شکرگزاری به جا می آورند ولی آیا شکرگزاری به همین مفاهیم خلاصه می شود؟ در این مقاله سعی داریم اندکی در این خصوص قلکفرسایی کرده و نحوه شکرگزاری صحیح و متعالی را بیان نماییم.

شکرگزاری و حضور خداوند

اولین و مهمترین شکرگزاری از خداوند به خاطر حضور پیوسته و ممتد و غیرقابل توصیف او در وجود ما است. خداوند منبع بیکران نعمت، برکت و رحمت است و خداوند به طرز تفکیک ناپذیری در وجود ما حضور دارد یعنی اینکه همه نعمتها، برکتها و رحمتها در وجود ما جمع است. پس ما دیگر چه می خواهیم. شکرگزاری فقط ابزاری است که حس خدایی مان را زنده نگه می دارد تا از این همه نعمت، برکت و رحمت بهره مند شویم.

من در این مقاله شکرگزاری را به دو نوع اساسی تقسیم می کنم:

الف شکرگزاری زبانی

مبدأ شکرگزاری زبانی، حرف است. یعنی شما با زبان به روشهای مختلف از خداوند تشکر می کنید. این روشها هم هرکدام به نوبه خود دارای توانمندی یا کارآیی مخصوص به خود می باشند. بعضی از این روشها بسیار اثرگذارندو بعضی هم فقط به رفع نیازهای عمومی منجر می شوند و یک قسمت از این شکرگزاری زبانی هم خنثی هستند و دارای هیچ بار معرفتی نبوده و نزدیک به بعد حیوانی انسان هستند. یک عده از شکرگزاری های زبانی هم ضرر دارند.

من در این مقاله بیشتر تمایل دارم در مورد قسمت دوم صحبت کنم ولی ذکر چند نکته شاید خالی از لطف نباشد تا دوستان خود مطالعاتی در این مورد داشته باشند. یکی از موارد مهم شکرگزاری در ادیان اتفاق می افتد که بعد از یک نعمتی، خدا را شکر می کنند یا برای تشکر و اتصال به خداوند دعا می خوانند و حتی دعاهای دسته جمعی برگزار می کنند که هر کدام در نوع خود قابل توجه است. یک قسمت مهم در شکرزاری زبانی، همان اذکار است که برای هر روزی ذکری گفته می شود. روانشناسان غربی با توجه به پیشرفت و تغییر فرهنگ و ادبیات جامعه سعی کرده اند مفهومی تحت عنوان جملات تأکیدی را کشف کنند که همانطور در بالا ذکر شد نمونه آن در دین ذکر گفته می شود ولی ادبیات نزدیکتری به زبان محاوره ای و لمسی مردم دارد و مردم درک بهتری می توانند از آن پیدا کنند.

از بررسی هایی که اینجانب انجام دادم به این رسیده ام که جملات تأکیدی، اثرات معجزه آسایی داشته و دارند. یک سری اذکار که در ادیان گفته شده واقعاً در گذشته با توجه به اعتقاد مردم، تأثیرات غیرقابل انکاری داشته اند و نمی توان از آنها چشم پوشی کرد اینها در واقع جملات تأکیدی دینی هستند. پس می توان گفت در بحث جملات تأکیدی دادیان نقش برجسته و غیرقابل انکاری داشته اند. این اذکار و ادعیه هنوز هم باعث بازشدن گره های بسیاری است. جملات تأکیدی فقط بروزتر بوده و شرایط محیطی و فرهنگی را نیز شامل می شود و بیشتر تأکید بر زبان محاوره عمومی دارد و لذا توانسته جایگاه خود را در میان ملل باز کند. لذا شکرگزاری زبانی بسیار مهم بوده و در واقع جایگاه مهمی را در بحث شکرگزاری دارد.

ب شکرگزاری عملی

شکرگزاری عملی شکرگزاری است که شما باید در آن دست به عمل بزنید. برای هر مورد سپاسگزاری باید یکی از عادت ها و یا مواردی که باعث عدم رشد و تعالی ما می شود شناسائی و با سعی و تلاش از پهنه وجودمان حذف کنیم. شما در این نوع شکرگزاری عملاً وارد بحث می شوید و فقط درخواست صرف نیست بلکه برای تشکر از خداوند به پاکسازی وجود خود می پردازید که خود این پاکسازی باعث نزدیکی بیشتر شما به خداوند می شود. آنچه مسلم است سپاسگزاری عملی باعث رشد تصاعدی است و حذف اعمال و عادت های ناپسند و یا خلاف قوانین و قواعد الهی باعث می شود که آمادگی برای رشد و تعالی در دفعه بعد دوچندان شود و می توان گفت در اینجا عمل ضرب کار می کند ولی در شکرگزاری زبانی عمل جمع کار می کند.

در اینجا وارد مصداقها می شویم. برای شکرگزاری از خداوند باید حساسیت های بی مورد را حذف کنیم. این یعنی شکرگزاری. موقعی که همه چیز تحت سیطره اراده نیروی هماهنگ هستی است چرا حساسیت بیش از حد به خرج دهیم و اوقات خود و دیگران را تلخ کنیم. برای هر انسانی بیش از توان او تکلیف نیست. این ناسپاسی به اوست که هماهنگی همه چیز در حوزه اختیارات اوست و طبق مصلحت کامل او صورت می گیرد. ما در زمانی که حساسیت بی مورد به خرج می دهیم در واقع به قدرت لایتناهی او شک می کنیم. شک به قدرت لایزال هستی قطعاً ناسپاسی است و در اینجاست که شکرگزاری دچار خدشه می شود.

ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آنچه رخ می دهد طبق میل نیروی هماهنگ هستی است. لذا هرگونه مقاومت و حساسیت فراتر از توان و مسئولیت در واقع ناقص دانستن مجموعه هستی است که نه تنها بی فایده بلکه ناسپاسی است. بعضی وقتها آنقدر عصبانی می شویم که قدرت تفکر و تعقل را از دست می دهیم و این نعمت بی نظیر را از زندگی مان برای مدتی حذف می کنیم آیا این ناسپاسی نیست. بجای اینکه لبهایمان را شب و روز به هم بزنیم و کلماتی بلغور کنیم بهتر است که به مفهوم شکرگزاری بیشتر بیندیشیم. اگر انسان سپاسگزاری باشیم به خود اجازه نمی دهیم در هنگامی که اراده الهی حاکم است ما عصبانی شویم و خود را آنقدر قابل بدانیم که بخواهیم خودی نشان دهیم. شکرگزاری آن است که همیشه خضوع و خشوع الهی داشته باشیم.

بعضی وقتها آنقدر به شکرگزاری زبانی سطحی تأکید می شود که از حالت منطقی خارج شده و به یک سری کلمات مبهم و تکراری بدل می شود. ما انسان هستیم ما اگر جمله یا کلمه ای را تکرار می کنیم باید در هر مرتبه مفهوم متعالی تری پیدا کند ولی بعضیها فقط این کلمات و عبارات را که حتی خود نیز معنی آن را نمی دانند همانند گوسفند تکرار می کنند. این شکرگزاری نمی تواند خیلی مؤثر باشد.در حالیکه شکرگزاری زبانی دارای اهمیت است ولی دچار آسیب پذیری بیشتری نیز می باشد. از این آسیبها که به چند مورد در بالا اشاره شد باید توجه کرد.

شکرگزاری عملی دارای نقش مؤثرتری می باشد و آسیب پذیری آن نیز از نظر نگارنده کمتر از زبانی است.

 





ارسال توسط اله کریم عباس نیا