خاطره اول در این وبلاگ از دکتر اردشیر حسین پور
موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

دقیقاً نمی دانم چه سالی بود شاید سال 1372 بود و من سال دوم دانشگاه بودم. اول مهرماه است ترم اول شروع شده است. همه ی بچه ها از آمدن استاد جدید حرف می زنند. داستان او در دانشگاه پیچیده است به قولی در اولین جلسات کلاسش حسابی گرد و خاک کرده است. اولین درسی که در دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان ارائه کرد درس علم مواد بود. علم مواد را در چندین دانشکده مهندسی ارائه کرده بود.

خلاصه با آمدن او به دانشگاه صنعتی مالک اشتر جنب و جوش خاصی ایجاد شده بود. عده ای او را می ستودند و عده ای هم نقد می کردند و می گفتند که ما از این حرفها و لافها زیاد شنیده ایم.

اساتید زیادی آمده و گردوخاک کرده بودند ولی موقعیکه گردوخاک فروکش کرده بود ماهیت آنها بر همگان روشن شده و آرام شده بودند. منتقدین هم حق داشتند زیرا این داستان بارها اتفاق افتاده بود و مثلاً می گفتند یک استاد جدیدی از آمریکا آمده و چنین و چنان است ولی آخر ترم چنگی به دل نمی زد و به فراموشی سپرده می شد.

در ابتدای خاطره قضاوت نکنم ولی دکتر حسین پور جنس دیگری بود. او بعد از چهارماه تدریس در دانشگاه نشان داد که تازه اول گردوخاک شروع شده است و همگان باید چشمهای خود را تیز کنند تا در این گردوخاک راه را گم نکنند. او بعد از چهارماه به سلامت از امتحان نگاه های همگان گذشت و ... .

نظر اکثر منتقدین او در پایان ترم اول تغییر کرده بود و تقریباً یک اجماع جمعی بر خاص بودن او در علم و اخلاق به وجود آمده بود. اخلاق او، تلاش او، جدیت او، صمیمیت او نه تنها از جنس دیگری بود بلکه همگان را متقاعد کرده بود به توانایی های منحصربفرد او اعتراف کنند و به این ترتیب محبوبیت خاصی را در دانشگاه پیدا کرد.

بعد از ترم اول که همگان از جمله مسئولین او را شناختند احترام او نزد همگان چندبرابر شده بود. هر چند بدون هرگونه تکلم و در برخورد اول نیز فرهیختگی در چهره او پیدا بود و احترام می انگیخت.





ارسال توسط اله کریم عباس نیا